یادداشت؛
خاطرهای از آیتالله امامی کاشانی
یکبار، چنان که گویی متوجه حضور نگارنده نیست، آهی بلند کشیدند و گفتند آرزو دارم آقا بیایند و ماموریتی به من بدهند و بعد... دیگر هیچ آرزویی ندارم
یادداشت؛
یکبار، چنان که گویی متوجه حضور نگارنده نیست، آهی بلند کشیدند و گفتند آرزو دارم آقا بیایند و ماموریتی به من بدهند و بعد... دیگر هیچ آرزویی ندارم